بگذار تا بگويم تقدير لا اباليست

بگذار تا بگويم تقدير لا اباليست

عكس و متون ادبي

پای پیاده...


پیاده آمده ام
بی چارپا و چراغ ، بی آب و آینه
بی نان و نوازشی حتی
تنها کوله یی کهنه و کتابی کال و دلی که سوختن شمع نمی داند
کوله بارم ......... پر از گریه های فروغ است ، پر از دشتهای بی آهو
پر از صدای سرایدار همسایه که سرفه های سرخ سل  از گلوگاه هر ثانیه اش بالا می روند
پر از نگاه کودکانی که شمردن تمام ستارگان ناتمام آسمان هم آنها را به خانه ی خواب نمی رساند
می دانم
کوله ام سنگین و دلم غمگین است           اما تو دلواپس نباش !
نیامدم که بمانم
تنها به اندازه ی نمباره یی کنارم باش
تمام جاده های جهان را به جستجوی نگاه تو آمده ام
پیــــــــــاده
باور نمی کنی ؟
پس این تو و این پینه های پای پیاده ی من
حالا بگو
در این تراکم تنهایی
مهمان بی چراغ نمی خواهی ؟



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





نویسنده: هدي آذر نوش ׀ تاریخ: چهار شنبه 15 شهريور 1391برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

درباره وبلاگ

این آینده کدام بود که بهترین روزهای عمر را حرام دیدارش کردم!!!


لینک دوستان

لینکهای روزانه

جستجوی مطالب

طراح قالب

CopyRight| 2009 , honor.LoxBlog.Com , All Rights Reserved
Powered By LoxBlog.Com | Template By: NazTarin.COM